سیب هلو یاس

بسم الله الرحمن الرحیم

سیب هلو یاس

بسم الله الرحمن الرحیم

عکس های جالب و تکان دهنده!!؟

1- آگوست 1955 ، دانمارک: یک شرکت‌کننده در مسابقه موتورسواری ، افتاده است.


2- 1956 ، آلمان غربی: یک سرباز آلمانی بعد از طی دوره اسارت در روسیه به میهنش بازگشته و با دختر 12 ساله‌اش که از یک سالگی او را ندیده ، ملاقات می‌کند.


4- 1958 ، پراگ ، چک‌اسلواکی: مسابقه فوتبال بین پراگ و براتیسلاوا.


5- اکتبر 1960 ، توکیو ، ژاپن: یک دانشجوی جناح راست ،
رهبر سوسیالیست‌ها Inejiro Asanuma را ترور می‌کند.


6- ژوئن 1962 ، ونزوئلا: سربازی که مورد اصابت گلوله یک تک‌تیرانداز قرار گرفته
در آغوش یک افسر نیروی دریایی. عکاس این عکس را در حالت درازکش برای پرهیز از
اصابت گلوله تک‌تیرانداز به خودش گرفته است.
 


7 - ژوئن 1963 ، سایگون ، ویتنام جنوبی: یک بودائی در اعتراض به آزار و اذیت
پیروان مذاهب به وسیله دولت ویتنام جنوبی خودسوزی کرده است. این عکس‌
تأثیرگذار باعث شد ، رئیس جمهور کندی حمایت از دولت وبتنام جنوبی را متوقف کند.
 


8- آوریل 1964 ، قبرس: یک زن ترک به عزای شوهرش که در جنگ داخلی بین
ترک‌ها و یونانی‌ها در جزیره قبرس کشته شده ، نشسته است.
 


9- سپتامبر 1965 ، ویتنام جنوبی: یک مادر و فرزندانش برای فرار از بمباران آمریکایی‌ها
از عرض رودخانه عبور می‌کنند.


10 - ویتنام جنوبی ، فوریه 1966: سربازان آمریکایی جسد یک ویت‌کنگ را روی زمین می‌کشند. عکاس ژاپنی این عکس در سال 1970 در مأموریتی در کلمبیا کشته شد.


11- می 1967 ، ویتنام جنوبی: فرمانده یک تانک M48 آمریکایی ،
عکاس هلندی این عکس را در حالی که روی کف داغ تانک خوابیده بود ،
گرفت. وی تنها عکاس هلندی بود که برنده بهترین عکس خبری سال شد.
 


12 - اول فوریه 1968 ، سایگون ، ویتنام جنوبی: پلیس ملی ویتنام جنوبی
 Nguyen Ngoc Loan ، یک ویت کنگ را اعدام می کند.
عکاس: Eddie Adams.
 


13- می 1969 ، لاندوندری ، ایرلند شمالی: یک کاتولیک جوان در زمان درگیری با نیروهای بریتانیایی. عکاس آلمانی این عکس هانس جورج آندرس ، بعد از یک شب درگیری خیابانی در ایرلند و در شرایطی که پلیس گاز اشک آور شلیک کرده بود ،  پسر جوانی را دید که ماسک ضد گاز بر سر داشت و روبروی دیواری ایستاده  که روی آن نوشته شده:"ما صلح می‌خواهیم" ،  قبل از اینکه گاز اشک‌آور خود عکاس را درگیر کند ، وی فرصت پیدا کرد ، دو عکس از این پسر بگیرد.
 


14 - دسامبر 1971 ، آلمان غربی: تیراندازی بین پلیس و دزدان بانک
 

 این عکس به خوبی آن روز را به یاد می‌آورد ، نیروهای ویتنام جنوبی منطقه‌ای را با ناپالم بمباران کردند ، دختر ویتنامی در حالی که فریاد می‌زِد:"بسیار گرم است"،  لباس‌‌های در حال سوختنش را درآورد و بعد آب قمقمه‌اش را روی خود ریخت ، عکاس با دیدن کودکان در حال فرار آنها را سوار اتوموبیلش کرد و به بیمارستان مجاور برد.
 

16 - 11 سپتامبر 1973 ، سانتیاگو  شیلی:  سالوادور آلنده ، رئیس جمهور شیلی
لحظاتی قبل از مرگ در جریان کودتای پینوشه ، عکاس این عکس ناشناس است و
نیویورک تایمز این عکس را از منبعی که بر ناشناس ماندنش اصرار داشت ، به دست آورد.
 


17- جولای 1974 ، نیجر: یک قربانی خشکسالی

 



19 - ژانویه 1976 ، بیروت لبنان: آوارگان فلسطینی. عکاس این عکس Françoise Demulder نخستین زنی است که توانست جایزه "بهترین عکس خبری سال" را تصاحب کند.
وی در شرایطی برنده شد که این جایزه بیستمین سالگرد خود را تجربه می‌کرد.
 


20 - آگوست 1977 ، آفریقای جنوبی: پلس در خارج کیپ تاون به سوی
شرکت‌کنندگان در یک تظاهرات نشسته که برای اعتراض به ویرانی
خانه‌هایشان تجمع کرده بودند ، گاز اشک‌آور شلیک می‌کند.


21 - مارس 1978 ، توکیو ، ژاپن: تظاهراتی بر علیه ساخت یک فرودگاه در ژاپن
 


22- نوامیر 1979 ، تایلند: اردوگاه آوارگان ، یک زن کامبوجی در حالی که
فرزندش را در آغوش گرفته است ، منتظر توزیع غذا است.
 


23 - آوریل 1980 ، اوگاندا: یک پسر دچار سوء تغذییه شدید. عکاس این عکس  وقتی
که فهمید همان مؤسسه‌ای که از انتشار این عکس به مدت 5 ماه خودداری کرده است ،
عکس را وارد رقابت عکاسی کرده است ، بسیار ناراحت شد. وقتی عکس برنده
جایزه "بهترین عکس خبری سال" شد ، عکاس  بسیار برآشفت ، چون مخالف
برنده شدن در رقابت‌های عکاسی از راه انتشار عکس افراد گرسنه و در حال مرگ بود.
 


24 - فوریه 1981: مادرید اسپانیا. پلیس نظامی پارلمان اسپانیا را تصرف کرده است.
عکاس از بیم توقیف عکس‌ها ، نگاتیوها را در کفشش قرار داد.
 


25 - سپتامبر 1982 ، بیروت لبنان: کشتار فلسطینی‌های اردوگاه آوارگان به وسیله فالانژهای مسیحی. در حالی که سربازان اسرائیلی مشغول تعریف کردن لطیفه برای هم بودند.
عکاس این عکس برای ساعت‌ها از جسدهای سوخته عکس می‌گرفت.
 


26 - اکتبر 1983 ، شرق ترکیه: بعد از یک زلزله ، زنی جسد 5 فرزندش را پیدا کرده است.
 


27 - دسامبر 1984 ، بوپال هند: جسد کودکی که بعد از نشت گاز سمی از
یک کارخانه صنعتی فوت کرده. این عکس ، نماد حرص و آز جهان صنعتی شد.
 


28 - نوامبر 1985 ، کلمبیا: یک دختر 12 ساله بعد از وقوع آشتشفشان در میان خار و خاشاک به دام افتاده است ، بعد از 60 ساعت وی هوشیاری خود را از دست داد و فوت کرد.
 


29 - سپتامبر 1986 ، سان‌فرانسیسکو آمریکا: ضایعات پوستی یک مبتلا به ایدز.
این ضایعات پوستی نشاندهنده کاپوسی سارکوما هستند. در شرایطی که مجلات
چندان تمایل نداشتند به اپیدمی ایدز بپردازند ، عکاس این عکس با انتشار
این عکس، بار دیگر باعث مطرح شدن نام این بیماری در جامعه شد.
 


30 - دسامبر 1978 ، کره جنوبی: تقابل مادری با پلیش ضد شورش بعد از دستگیری پسرش. این عکس در جریان تظاهراتی که برای اعتراض به تقلب در انتخابات برگزار شده بود ، گرفته شد.


31- دسامبر 1988: شوروی: زلزله ارمنستان
 


32 - 4 ژوئن 1989 ، پکن چین: عکس مشهوری که نیاز به توضیح ندارد.
 


33 - ژانویه 1990 ، کوزوو ، یوگسلاوی: عزاداری برای مردی که در جریان
تظاهرات برای اعتراض به لغو خودمختاری کوزوو کشته شده است.
 


34 - فوریه 1991 ، عراق: گروهبان آمریکایی به خاطر مرگ یک سرباز که ظاهرا
بهترین دوستش بوده و اشتباها مورد هدف خودی قرار گرفته است ، می‌گرید.
 


35 - نوامبر 1993 ، سومالی: مادری فرزندش را آماده خاک‌سپاری می‌کند.
کودک به خاطر قحطی فوت کرده است.
 


36 - ژوئن 1994 ، رواندا: چهره مردی از قبیله هوتو که از سوی همِ‌قبیله‌ای‌هایش
به خاطر ظن به همکاری با قوم توتسی شکنجه شده است.
 


37 - می 1995 ، چچن: چهره یک آواره در حال انتقال به اردوگاه آوارگان
در جریان مناقشه بین نیروهای جدایی‌طلب چچن و ارتش روسیه.
 


38 - 1996 ، آنگولا: یک قربانی انفجار مین
 


39 - سپتامبر 1997 ، الجزیره الجزایر: یک زن در خارج بیمارستانی که مجروحان و کشته‌شدگان قتل عام بنت‌الله به  آن منتقل می‌شوند ، در حال شیون است.
 


40 - نوامبر 1988 ، کوزوو: بیوه یک سرباز ارتش آزادی‌بخش کوزوو در مراسم
تشییع جنازه شوهرش


41 - آوریل 1989 ، آلبانی: یک مرد آلبانیایی در حال قدم زدن در خیابانی در Kukës آلبانی
که در آن خشونت‌های نژادی شیوع زیادی دارد. عکاس موفق نشد با این مرد حرف بزند.
 


43 - سال 2001 ، پاکستان: پیکر یک پسربچه آواره افغان آماده خاک‌سپاری می‌شود.
 


44 - 23 ژوئن 2002 ، قزوین ، ایران: پسربچه‌ای در مراسم به
خاک‌سپاری پدرش که در جریان زلزله کشته شده است.
 


45 - مارس 2003 نجف عراق: یک زندانی جنگ عراق ، فرزندش را  ، دلداری می‌دهد.
 


46: دسامیر 2004 ، تامیل‌نادو هند: زنی در ماتم نزدیکان کشته شده‌اش در سونامی
 


47 - آگوست 2005 ، نیجر: مادر و فرزند در یک مرکز اورژانس توزیع غذا


سوال و پاسخ دینی؟


امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه همه مسلمانان است یا گروهى خاص؟
براى ماشینى که در مسیر یک طرفه بر خلاف همه رانندگى مى‏کند، دو نوع برخورد لازم است: یکى آنکه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با کار او اعلام کنند، دوم آنکه پلیس، راننده را جریمه کند.
قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منکر سفارش کرده و فرموده است: «کُنتم خَیرَ اُمّة اُخرِجَت للنّاس تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنکر»
(12)
شما بهترین امّتى هستید که جلوه کرده‏اید به شرط آنکه امر به معروف و نهى از منکر کنید.
و در جاى دیگر مى‏فرماید: از میان شما مسلمین گروهى ویژه باید مسئول امر به معروف و نهى از منکر شوند. «ولتکن منکم اُمّة یَدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و یَنهون عن المنکر»
(13)


اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مى‏پذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد
عادّى یا گناهکار نمى‏شود؟
اولاً اینکه قرآن مى‏فرماید: «إنّما یَتقبّل اللّه من المتّقین»
(14) ، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، کلمه (أتقى‏) یعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أکرمکم عند اللّه أتقاکم» (15)
و اکثر افراد عادّى و خلافکار هم مرحله‏اى از تقوى را دارا مى‏باشند و گرنه هیچ کار خیرى انجام نمى‏دادند و از هیچ گناهى دست برنمى‏داشتند.
ثانیاً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مى‏پذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حقّ هیچ گونه کارى ندارند و یا اگر کارى انجام دهند، پاداششان ضایع مى‏شود.
ثالثاً پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن»
(16) و قبول برتر که در دعا مى‏خوانیم: «و تقبّل باحسن قبولک» (17)
بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مى‏شود.
به همین دلیل پاداش‏هاى قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضى کارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَین»
(18)

بعضى کارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً»
(19)

بعضى کارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها»
(20)

بعضى کارها پاداش هفتصد برابر دارد: «کمَثل حبَّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى کلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة»
(21)

بعضى کارها پاداشى دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمى‏داند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم»
(22)

و این تفاوت‏ها بر اساس تفاوت نیّت و نوع کار است.

بشر چه نیازى به کتاب آسمانى دارد؟
تمام کارخانجات دنیا براى تولیدات خود دفترچه راهنما تهیّه و در کنار محصولات به مشتریان ارائه مى‏دهند. این دفترچه‏ها مشتریان را راهنمایى مى‏کند که چگونه از آن کالا بهره‏مند شوند.
نویسنده این دفترچه‏ها کیست؟ آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگرى صلاحیّت نوشتن آن را دارد؟ هرگز!
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که براى راهنمایى ما، دفترچه‏اى به نام قرآن نازل کرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى‏داند که چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره‏گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى‏داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر»
(23)

کسانى که به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مى‏روند مانند کسانى هستند که دفترچه راهنماى سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مى‏کنند.

چه کنیم تا در دنیا راحت زندگى کنیم؟
قرآن مى‏فرماید: «لِکَیلا تَأسوا على‏ ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» (24) آن گونه باشید که اگر چیزى را از دست دادید، تأسّف نخورید و اگر چیزى به شما دادند، شاد نشوید. راستى آیا مى‏شود انسان اینگونه متعادل باشد که دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثرى نگذارد؟
کارمند بانک، یک روز مسئول دریافت پول مردم مى‏شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏شود. نه آن روزى که پول مى‏گیرد خوشحال است و نه آن روزى که مى‏پردازد، ناراحت. زیرا او مى‏داند هر دو روز، امانتدارى بیش نبوده است.
مثالى دیگر:
براى لاستیک تراکتور، حرکت در زمین هموار و غیر هموار یکسان است، ولى براى لاستیک دوچرخه، تفاوت دارد.
نشستن و برخاستن یک گنجشک، روى شاخه گل اثر مى‏گذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد.
آرى، انسان‏هاى بزرگ به خاطر سعه صدرى که دارند، مسایل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد.
امام حسین‏علیه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تیر که به سویش رها شد و دهها داغى که دید، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى که کوچک‏ترین حرکت، ما را از نماز یا خشوع باز مى‏دارد.

چرا در اسلام، ارزش عمل به نیّت آن است و قبولى عمل به قصد قربت و اخلاص وابسته
است؟
در کارهاى دنیوى نیز ارزش کارها، به نیّت آنها بستگى دارد. به این مثال‏ها توجّه کنید:
جرّاح و چاقوکش هر دو شکم پاره مى‏کنند، امّا کار جراح، خدمت است و کار چاقوکش جنایت.
همین جرّاح مى‏تواند براى پول کار کند و مى‏تواند براى نجات یک انسان کار کند، هر کدام از این هدف‏ها نیز ارزش مخصوص به خود دارد.
مثالى دیگر:
یک لیوان آب را به سه نفر عرضه مى‏کنیم؛ یکى نمى‏خورد، چون میل ندارد، دیگرى نمى‏خورد چون قهر کرده است، سومى نمى‏خورد و مى‏گوید: نفر چهارم از من تشنه‏تر است، آب را به او بدهید! این سه نفر، در ننوشیدن آب یکسانند ولى به خاطر آن که هدف‏هاى آنها متفاوت است، ارزش کارشان نیز تفاوت دارد.
در اسکناس‏ها نخى است که نشانه اصالت اسکناس و وسیله جدایى اسکناس اصلى از قلابى است، در عبادات نیز باید ریسمانى محکم میان بنده و خدا باشد که همان قصد قربت و اخلاص است. اگر آن نخ نباشد یا پاره شود، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نیست.

آیا پاداش ده برابر، براى انجام هرکار نیک است؟
قرآن مى‏فرماید: «مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ عَشر أمثالها» (25) هر کس کار شایسته‏اى بیاورد، ده برابر پاداش دارد. آنچه مهم است آوردن کار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا.
رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط راه از بین بردیم، ارزشى ندارد. بسیارى از کارهاى به ظاهر نیک دچار آفاتى مى‏شود که به مقصد نمى‏رسد:
یا در آغاز، کار را با ریا و خودنمایى شروع مى‏کنیم و هدف الهى نداریم، یا در وسط کار گرفتار غرور و عُجب و خودخواهى مى‏شویم و یا بعد از انجام کار، گناهى مى‏کنیم و آثار آن را محو مى‏کنیم.
گرچه در این سه مورد کار شایسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسیده است. لذا قرآن نمى‏فرماید: هرکس کار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلکه مى‏فرماید: هر کس کار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة»