آیت الله علی مشکینی رییس مجلس خبرگان رهبری و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دار فانی را وداع گفت.
به گزارش مرکز خبر حوزه علمیه قم، آیت الله مشکینی که در بیمارستان بقیه الله تهران بستری بود، در سن 86 سالگی دار فانی را وداع گفت.
آیةالله علی اکبر فیض، معروف به مشکینی در سال 1300 هجری شمسی در روستایی از توابع بلوک مشکین و در میان خانوادهای متدین و اهل علم چشم به جهان گشود. پدرش از اهل علم بود و در کسوت روحانیت به تحصیل علم و رتق و فتق امور مردم میپرداخت.
آیةالله علی اکبر مشکینی در سالهای تحصیل خود، به محضر عالمان بسیاری شرفیاب شد. او در دروس خارج فقه و اصول آیةالله العظمی بروجردی(ره) و آیةالله العظمی محقق داماد(ره) شرکت میکرد. در نجف نیز به محضر عالمان و استادان آن دیار شرفیاب میشد. و در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت جدی داشت.
او در سالهای تحصیل و پس از آن با فضلا و استادان بسیار رابطه دوستی داشت که از آن جمله میتوان آیةالله جوادی آملی و آیةالله امینی را نام برد.
آیةالله مشکینی در سالهای عمر خود تاکنون فعالیتهای بسیاری را به انجام رسانده است. بسیاری از استادان و علمای امروز از شاگردان معظم له به شمار میآیند که در درسهای وی شرکت جدی داشتهاند. او کتب دورة مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده و سالها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. همچنین درس تفسیر او از دروس مشهور حوزه علمیه قم بوده است.
از فعالیتهای مهم وی در این عرصه، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب مفید و اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه میپردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا میسازد.
ایگاه اطلاع رسانی رجانیوز فقدان این عالم مجاهد را به مردم شریف ایران تسلیت میگوید.
زندگینامه آیتالله مشکینی
آیتالله علی اکبر فیض، معروف به مشکینی در سال 1300 هجری شمسی در روستایی از توابع بلوک مشکین و در میان خانوادهای متدین و اهل علم چشم به جهان گشود. پدرش از اهل علم بود و در کسوت روحانیت به تحصیل علم و رتق و فتق امور مردم میپرداخت.
آیتالله مشکینی هنگامی که همراه با پدر در نجف اشرف مقیم بود، به مکتبخانه رفت و سپس همراه پدر به وطن بازگشت و مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد او فرا گرفت. با رحلت پدر و به سفارش او، برای تحصیل علوم دینی به شهرستان اردبیل سفر کرد و مقداری از صرف و نحو را در آنجا فرا گرفت. سپس در معیّت عالم بزرگواری که از زخمیان حادثه مسجد گوهرشاد مشهد در زمان رضاخان بود، به شهر قم آمد و در آن دیار عالم خیز به تحصیل علوم دینی پرداخت.
در آن زمان سایه منحوس رژیم پهلوی بر کشور مستولی بود و تحصیل در حوزههای علمیه بسیار دشوار مینمود. با این حال آیتالله مشکینی دروس دوره سطح را به خوبی به پایان برد و در درس خارج فقه و اصول استادان مشهور دوره خود حاضر شد. او نزدیک به هفت ماه نیز در نجف اشرف حضور داشت و در درسهای خارج استادان آن دیار، بویژه امام خمینی(ره)، شرکت مینمود اما به دلیل هوای گرم نجف و ضعف مزاجی مجبور به بازگشت به ایران شد.
آیتالله علی اکبر مشکینی در سالهای تحصیل خود، به محضر عالمان بسیاری شرفیاب شد. او در دروس خارج فقه و اصول آیتالله العظمی بروجردی(ره) و آیتالله العظمی محقق داماد(ره) شرکت میکرد. در نجف نیز به محضر عالمان و استادان آن دیار شرفیاب میشد و در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت جدی داشت.
او در سالهای تحصیل و پس از آن با فضلا و استادان بسیار رابطه دوستی داشت که از آن جمله میتوان آیتالله جوادی آملی و آیتالله امینی را نام برد.
آیتالله مشکینی در سالهای عمر خود فعالیتهای بسیاری را به انجام رساند. بسیاری از استادان و علمای امروز از شاگردان معظم له به شمار میآیند که در درسهای وی شرکت جدی داشتهاند. او کتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدریس کرد و سالها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت. همچنین درس تفسیر او از دروس مشهور حوزه علمیه قم بود.
از فعالیتهای مهم وی در این عرصه، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب مفید و اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه میپردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا میسازد. معظمله خود نیز کتابهای فراوانی در زمینههای گوناگون علوم اسلامی تألیف و منتشر ساخته است. برخی از آنها به شرح زیر است:
1ـ اصطلاح الاصول
2ـ مصطلحات الفقه
3ـ الفقه الماثور (دوره فقه به طرزی نوین)
4ـ دروس فی الاخلاق (یک دوره اخلاق عربی)
5ـازدواج در اسلام
6ـ المنافع العامه (شرح کتاب احیاالموات شرایع)
7ـ مفتاح الجنان (کتاب دعا تکمیل مصباح المنیر)
8ـ المواعظ العددیه
9ـ واجب و حرام احکام الزامی (دوره فقه)
10ـ قصار الجمل (احادیث کوتاه تحت عناوین لغوی دو جلد)
11ـ ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی
12ـ الهدی الی موضوعات نهج البلاغه
13ـ المبسوط (تفسیر سوره آل عمران)
14ـ واجبات و محرمات (استقصاء آنچه در شرع واجب و حرام اعتقادی و عملی است)
15ـ تفسیر سوره (ص)
16ـ بحث تکامل از نظر قرآن
17ـ مسلکنا فی العقائد و الاخلاق و العمل
18ـ زمین و آنچه در آن است
19ـ تقلید چیست؟
20ـ رساله خمس
21ـ حاشیه توضیحی بر کتاب مضاربه، عروةالوثقی
22ـ نهج البلاغه موضوعی
23ـ تحریرالمواعظ
24ـ تحریرالمعالم
25ـ الرسائل الجدیده
26ـ تلخیص المکاسب (در دست چاپ)
27ـ تفسیر روان برای نسل جوان (در دست چاپ)
28ـ ترجمه و شرح فارسی سه کتاب مضاربه، مزارعه و شرکت در عروة الوثقی (در دست چاپ)
همچنین از وی مقالات بسیاری در نشریات نورعلم، پاسدار اسلام و... و نیز در روزنامه جمهوری اسلامی و... به چاپ رسیده است.
زندگی آیتالله مشکینی سرشار از مبارزات و تلاشهای سیاسی برای احقاق حکومت اسلامی است. او از نخستین افرادی بود که به نهضت امام خمینی(ره) پیوست. او در جلسات مخفی مبارزان شرکت میکرد. از این رو حدود چهار ماه در تهران متواری شده بود و سپس ایران را به مقصد عراق ترک کرد. با بازگشت به قم در همان روز اول دستگیر شد و ساواک از او خواسته بود تا 48 ساعت بعد از قم خارج شود. از این رو به مشهد رفت و 15 ماه در آنجا مشغول تدریس شد و بار دیگر به حوزه علمیه قم آمد و مبارزات را پی گرفت؛ اما پس از مدتی به همراه 27 نفر از استادان و فضلای حوزه تبعید شد. از این رو به زادگاه خود رفت ولی پس از سه ماه ساواک او را دستگیر و به ماهان کرمان و گلپایگان تبعید کرد. او پس از دو سال نیز به کاشمر تبعید شد. او در طول دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمیداشت؛ این گونه بود که ساواک او را به مکان دیگری منتقل میکرد. او از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده و زیر بسیاری از اعلامیههای آن را امضاء کرده است. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آیتالله مشکینی در مسؤولیتهای گوناگونی به ایفای نقش پرداخت که برخی از آنها به شرح زیر است:
ـ عضویت در خبرگان تدوین قانون اساسی
ـ مسئول گزینش و اعزام قضات با حکم امام (ره)
ـ ریاست مجلس خبرگان رهبری
ـ امامت جمعه قم با حکم امام(ره) و رهبر انقلاب
ـ عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
ـ ریاست شورای بازنگری قانون اساسی.
سؤال: در میان بستگان و خویشاوندان ما افرادى هستند که در زندگى خود به موازین دینى مقیّد نیستند و غالباً مقرّرات مذهبى را رعایت نمى کنند; رفت و آمد با آنان چگونه است و آیا با این وضع باز مأموریم که وظیفه خطیر «صله رحم» را درباره آنان انجام دهیم؟!
پاسخ: مى دانیم که خانواده یک اجتماع کوچک است; همان طور که استحکام و استوارى پیوندهاى اجتماع بزرگ در پیشرفت انسان در زمینه هاى مادّى و معنوى مؤثّر است، همچنین استحکام پیوندهاى این اجتماع کوچک در این راه تأثیر بسزایى دارد; به همین دلیل، اسلام که آیینى اجتماعى است به موضوع «صله رحم» (که همان تقویت پیوندهاى اجتماع خانوادگى و فامیلى مى باشد) اهمّیّت زیادى داده و صله رحم را از واجبات و قطع رحم را از محرّمات و گناهان بزرگ شمرده است. در اهمّیّت این موضوع کافى است که قرآن مجید مکرّر به خصوص در این باره سخن گفته و متذکّر شده است که روز رستاخیز از انجام این فریضه (صله رحم) سؤال خواهد شد و افراد درباره آن مسؤول خواهند بود; آن جا که مى فرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى تَسَائَلُونَ بِهِ وَالاَرْحَامَ اِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیِباً; و از خدایى بپرهیزید که (همگى به عظمت او معترفید و) هنگامى که چیزى از یکدیگر مى خواهید، نام او را مى برید. (و نیز) از (قطع رابطه با) خویشاوندان خود پرهیز کنید! زیرا خداوند مراقب شماست(1)». مردى حضور رسول خدا(علیه السلام) شرفیاب گردید و گفت: «بستگانم مرا ترک گفته و ارتباط خویشاوندى را با من قطع کرده اند تکلیف من درباره آنان چیست؟ آیا من نیز آنان را ترک گویم و رابطه خود را با آنان بگسلم؟» پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اگر تو نیز این کار را انجام دهى خداوند همه شما را ترک مى گوید و همه را از رحمت خود دور مى سازد»، سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله) به وى سه دستور مهمّ زیر را تعلیم داد و فرمود: «تَصِلُ مَنْ قَطَعَک: اگر کسى ارتباط خود را با تو برید، تو برخلاف او رفتار کن و پیوند خویشاوندى و دوستى را فراموش مکن!» «تُعْطِی مَنَ حَرّمک: کسى که تو را از نعمتى محروم ساخت، تو به او نیکى کن و او را محروم مساز!» «وَتَعْفُو عَمَّن ظَلَمَک: از کسى که بر تو ستم کرده است در گذر!»(2) همچنین پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اهمّیّت این موضوع در یکى دیگر از سخنان پر ارج خود تصریح فرموده، آن جا که به یاران خود مى گوید: «من شما و همه امّت خود را که تا روز رستاخیز پا به عرصه وجود خواهند گذارد توصیه مى کنم از صله رحم غفلت نورزند; و اگر انجام این فریضه الهى در گرو مسافرت به نقطه دورى باشد، رنج سفر را بر خود هموار ساخته و این دین اخلاقى و اجتماعى را ادا نمایند». ولى جاى گفتگو نیست که انجام هر فریضه اى مشروط به این است که مسائل مهمتر از آن از بین نرود; موضوع صله رحم نیز از این قانون مستثنا نیست. هرگاه ارتباط و رفت و آمد با کسانى که در مسیر زندگى خود مقرّرات مذهبى را رعایت نمى کنند، سبب شود که آنان در وضع زندگى خود تجدیدنظر کنند و کم کم به اصول و موازین پایبند شوند و یا لااقل این رفت و آمدها اثر سویى در روحیه خود انسان و وضع خانواده او نگذارد، در این صورت رعایت پیوند خویشاوندى لازم است و باید این فریضه الهى را انجام داد. ولى اگر برعکس به جاى این که انسان در روحیّه آنان اثر بگذارد، معاشرت با آنها سبب شود که انسان تحت تأثیر افکار و روحیّات فاسد و زندگى آلوده آنان قرار گیرد، در این صورت چون سعادت او در خطر است ناچار باید این فریضه را به خاطر یک امر مهم تر بطور موقّت ترک گوید.
1. سوره نساء، آیه 1. 2. اصول کافى، ج 2، ص 150. |