به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، غلامحسین اسماعیلی، دادستان مشهد پیش از اجرای حکم اعدام 5 تن از متهمان به تجاوز به عنف در بولوار امامت مشهد، در جمع خبرنگاران افزود: مردم بدانند در صورت خبررسانی صحیح، به صورت قطعی تحقیق خواهد شد و این انسانها بسیار خوارتر و پوشالیتر از آن هستند که بتوانند از نظر دستگاه قضایی و نیروی انتظامی پنهان بمانند.
وی دربارهی اعمال مجرمانه این گروه گفت: در اوایل سال 85، در مشهد و چناران گزارشی به مراجع قضایی و انتظامی مبنی بر اینکه یک دستگاه خودرو با سه سرنشین خانمی را در مشهد ربوده و به سمت چناران و جاده گلمکان برده است، واصل شد. این گزارشها حاکی از آن بود که این افراد علاوه بر سرقت پول و وسایل همراه، وی را مورد آزاد و اذیت جنسی قرار دادهاند.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این شکایت، شکایات متعدد دیگری نیز برای دستگیری جنایتکاران مطرح شد و دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با جدیت و با کمک پلیس آگاهی موضوع را پیگیری کرد.
دادستان مشهد با بیان اینکه سرانجام خودروی مورد نظر شناسایی شده و بعضی افراد داخل آن دستگیر شدند، اظهار داشت: به دنبال شناسایی این افراد و پخش خبر دستگیری آنها از رسانههای خبری روز به روز بر تعداد شکایات اضافه شد و در نهایت در خصوص باند اصلی این افراد که حکم آنها اجرا میشود، 11 زن اعلام شکایت کردند.
وی افزود: البته اکثر شکایتها دایر بر آدمربایی و سرقت بود که به دلایل مقاومت خانمها و همچنین همراه داشتن طلاجات، تجاوزی صورت نگرفته است اما در بعضی از موارد متاسفانه تجاوز هم انجام شده است.
وی خاطرنشان کرد: بعضی متهمان آن چنان بیشرم و بیرحم بودند که در جلسات دادگاه در خصوص نحوه وقوع جرم به این مساله اعتراف کردهاند که 3 نفر از خانمهایی را که مریض بوده و از داروخانه میآمدند، دزدیده و نالههای آنها اثری نداشته است.
وی افزود: در نهایت در خصوص 4 نفر از اعضای این باند معروف به باند 100 متری به دلایل تجاوز به عنف، حکم اعدام صادر شده و برای 7 نفر دیگر از اعضای باند به دلیل انجام جرایمی نظیر آدم ربایی و سرقت، احکامی نظیر حبس و شلاق در نظر گرفته شده است.
وی در خصوص نفر پنجم گفت: وی به همراه پسر عمویش خانمی را در چهارراه آزادشهر مشهد دزدیده و به بیرون شهر بردند، گریههای آن زن هم بر آنها اثری نداشته و وی را به بیرون شهر برده و مورد تجاوز قرار دادند.
وی خاطرنشان کرد: امید است این احکام درس عبرتی باشد برای فریب خوردگان تا به زندگی شرافتمندانه روی آورند و در جامعه اسلامی مشکلی را برای مردم ایجاد نکنند.
اسماعیلی در توصیه به خانمها برای پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی گفت: توصیه این است که خانمها در ساعت رفت و آمد خود دقت داشته و از وسایل عمومی و مطمئن برای جابجایی استفاده کنند.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد در خصوص اجرای حکم اعدام در ملاعام گفت: این اجرای علنی نوعی بازدارندگی در خصوص افراد فرصت طلب خواهد بود.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد گفت: مردم در صورت مواجهه با اعمال مجرمانه اراذل و اوباش سریعا به ما خبر دهند و بدانند که اقتدار نظام و حاکمیت به مراتب بیشتر از قدرت این شیطان صفتان است.
دو متهم به تجاوز به عنف صبح امروز در کوی رضائیه مشهد و در ملاعام اعدام شدند.
به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان، صبح امروز در کوی رضائیه منطقه طلاب مشهد دو نفر به جرم تجاوز به عنف، آدمربایی و اخلال در نظم منطقه اعدام شدند.
بعد از اجرای این مراسم، زرگرانی، قاضی پرونده به خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان، گفت: علت اصلی اجرای حکم اعدام این افراد، تجاوز به عنف بوده است.
وی ادامه داد: از دیگر جرایم ارتکابی توسط آنها آدمربایی و اخلال در نظم منطقه بوده است که به علت محکوم شدن به تجاوز به عنف از اجرای بقیه جرایم خودداری شد.
وی درباره جریان رسیدگی به پرونده خاطرنشان کرد: جرم این افراد در دادگاه ثابت و حکم اعدام برای آنها صادر شد ضمن اینکه این حکم توسط دیوان عالی کشور تایید شده است.
زرگرانی تصریح کرد: بر اساس نظر دادگاه چون محل وقوع جرم در این منطقه بود، تصمیم گرفته شد که اجرای حکم هم در این منطقه انجام شود.
قاضی این پرونده ادامه داد: این دو مجرم در منطقه رضائیه دختری را به زور وارد اتومبیل کرده، به مناطق خلوت اطراف مشهد برده و به زور به آن تجاوز کردند.
وی درباره این مجرمان گفت: این دو نفر برای اولین مرتبه مرتکب این جرایم شده و هر دو حدود 23 سال سن داشتند. نام این دو نفر محمد.ب و عبدالغفور.خ معروف به «یاسین ترکمن» است
سفرمحمد خاتمی به دارالعباده یزد و دارالمؤمین کاشان در سیزدهم رجب، مایه شگفتی بسیار میشود، و این پرسش طبیعی را پیش میآورد که آیا شهرهای یزد و کاشان که در دوران طاغوت هم به دارالعباده و دارالمومنین مشهور بودند، امروز در بستر سیاسیکاری اصلاحطلبانه نزول یافتهاند؟!
سخن روشنتر و رساتر آنکه، محمد خاتمی پس از 8 سال حاکمیت اصلاحطلبی با مبنا و انگیزه و هدف دینستیزی و فرهنگسوزی، در دوران جدید شگرد دیگری را پیش گرفته است. وی که متأسفانه هنوز لباس روحانی بر تن دارد، در حالی که با چماق 8 ساله ریاستجمهوری خود مدام بر فرق ملت کوبید که: "اندیشهای که رأی نیاورده حق نظر ندارد، و باید به اراده مردم تمکین کرد." امروز نه تنها رأی دینمدارانه مردم را بر نمیتابد، بلکه شتابزده و نابردبارانه با دورهگردیهای مشکوک خارجی و سفرهای پر مسأله داخلی در پی اغراض سیاسی است.
سؤال این است که محمد خاتمی دارای چه جایگاهی است؟ روحانی است؟ با کدام تحصیلات و وجههی حوزوی؟ کدام مبنا و باور دینی؟ کدام رفتار و گفتار مذهبی؟ آیا صرف داشتن لباس روحانی، میتواند او را یک روحانی صاحبنفوذ در میان دینداران یا بیدینان معرفی کند؟ آیا فریاد 8 سالهاش مبنی بر "شکست دین در تقابل با آزادی" که عملا هم به انجام آن همت گماشت، از کدام ذهن پاک خواهد شد؟ آیا منابع مالی نامعلوم داخلی و خارجی و البته بیپایان او که هزینه سرسامآور، کردارهای سیاسی ـ حزبی و سفرهای مارکوپولویی و قبیلهایاش را تأمین میکند، میتواند مایه نفوذ و آبروی دینی یا سیاسی برای او باشد؟
آیا انجام عمل حرام وی در دست دادن با زنان در ایتالیا که علاوه بر فیلم، تصاویرش در روزنامه کیهان درج گردید. مؤید روحانیت، دینداری و شایستگی و صلاحیت اوست؟ آیا خاتمی یک دانشگاهی است؟ با کدام مدرک علمی؟ آیا تکرار گفتههای دینستیزان قرن 18 اروپا مؤید دانشگاهی بودن اوست، یا نوشتن کتابی غربگرایانه که تایید استاد مارکسیست اخراجی را پشتوانه دارد.
آیا گفتوگوی تمدنهایش که یک سر آن عطاء ا... مهاجرانی است با رسواییهای اخلاقی و سیاسس، سر دیگرش در دکترای افتخاری خاتمی در انگلیس و دست دادن او با زنان در ایتالیا، و سجده کردن بر کاخ سفید با اهدای ویزای اعضای و خدمات تشریفات کاخ سفید به وی، میتواند جایگاه معتبر سیاسی و یا علمی برایش ایجاد کند؟
آیا اعترافات هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش در «براندازی نرم» توسط اصلاحطلبان حاکم و نام بردن از افراد مؤثر و مسؤول دولت خاتمی ـ که البته به یمن وجود ضرغامی سانسور شد ـ دستمایهی «خاتمی» در سفرهایش میباشد؟
به هر حال خاتمی با تئوری و عمل دینستیز آشکارا اعلان داشته میدارد که التزام اعتقادی و عملی به اسلام ندارد. این مهم عملا به انجام رسیده گرچه جامعه روحانیت نسبت به آن متأسفانه با اغماض نگریست. و دادگاه ویژه روحانیت در خلع لباس او و حتی احضار و محاکمهاش تقصیرکار باقی ماند. اما از این به بعد سفرهای خاتمی به هرکجا میتواند باشد و با هر منبع مالی حمایت شود. واشنگتن یا تلآویو، لندن یا ... .
اما در ایران و در میان مردم دینمدار، وطندوست و غیرتمند و با فرهنگ چرا؟
حال پرسش آن است اصلاحطلبی برانداز، دستوری و هدفمند، با کدام نگاه و غرضورزی و برآورد، شهرهای مؤمنپرور «یزد» و «کاشان» را آن هم در شب میلاد امیر عدل، مولای متقیان و افضل مخلوقات پس از پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و سلم میدان جولان «خاتمی» میکند؟ آیا شکستن قبح انجام عمل حرام آن هم در لباس روحانیت، چنین هزینهای را میطلبد؟ آیا فرهنگستیزی بیسابقه محمدخاتمی باید با ملعبه کردن آبروی مردم یزد یا کاشان استمرار یابد؟
به هر حال بر مردم یزد و کاشان است که این میهمان خود خوانده را در نحوة میزبانی متوجه اعمال فرهنگسوز خود کنند، و به او یادآور شوند که به همان سفرهای آمریکا و انگلیس و فرانسهاش اکتفا کند، و دست از سر مردم مؤمن ایران اسلامی بردارد. آیا در شهرهای ایران امکان دست دادن با زنان برای او....!