یادداشت روز کیهان- دوشنبه 18/4/86- با عنوان «آواز کوچه باغی» عکس العمل گسترده و فراوان مقامات رسمی بسیاری از کشورهای عربی و مطبوعات و شبکههای خبری منطقه و برخی از کشورهای غربی را در پی داشت و در این میان حاکمان شبه جزیره بحرین بیشترین و گسترده ترین واکنشها را از خود نشان دادند و علاوه بر صدها گزارش و خبر که در بسیاری از آنها نگارنده به باد فحش و ناسزا گرفته شده بود، کاردار کشورمان در بحرین را احضار کرده و از وی درباره موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران نسبت به مفاد یادداشت کیهان توضیح خواسته بودند و بعدازظهر جمعه نیز چند ده نفر مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در شبه جزیره بحرین اجتماع کرده و رسانههای بحرین از قول آنان نوشتند که در صورت عدم عذرخواهی رسمی ایران باید سفیر کشورمان از بحرین اخراج شده و روابط دیپلماتیک به حالت تعلیق درآید! و بالاخره، دیروز آقای متکی وزیر امور خارجه کشورمان به بحرین رفت و در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه بحرین از موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر احترام به «استقلال بحرین» خبر داد و...
اگر بخواهیم مجموعه واکنش رسانههای عربی و غربی- تفسیر، خبر، گزارش، فحاشیها و...- در قبال یادداشت کیهان طی چند روز گذشته را جمع آوری کنیم، بی تردید این مجموعه حجمی بیشتر از چند کتاب قطور خواهد داشت و سؤال این است که چرا مقامات رسمی و مطبوعات و رسانههای برخی از کشورهای عربی تا این اندازه از یادداشت مستند کیهان برآشفته اند و چرا به جای پاسخ به اسنادی که کیهان برای اثبات نظر خود ارائه کرده است، به فحاشی و ناسزاگویی روی آورده اند؟ در این باره اشاره به چند نکته ضروری است.
1- در یادداشت کیهان اسناد غیرقابل تردید و دلایل حقوقی و تاریخی مستندی که از حاکمیت بلامنازع و قطعی ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی حکایت میکند ارائه شده بود و از جمله به اسناد رسمی و غیرقابل انکاری اشاره شده بود که نشان میدهد شبه جزیره بحرین تا چند دهه قبل یکی از استانهای ایران بوده است که در جریان یک زد و بند میان محمدرضا پهلوی و دولتهای آمریکا و انگلیس از این کشور جدا شده است. آیا این اسناد قابل انکار است؟! اگر دولتهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که دبیرکل آن با عجله نسبت به یادداشت کیهان موضع گرفته بود، سند قابل ارائه و دلیل حقوقی محکمه پسندی در مقابل مفاد یادداشت کیهان داشته و یا دارند چرا به این اسناد مفروض! اشاره نمیکنند؟ و اگر سند و دلیل حقوقی قابل ارائه ای ندارند- که ندارند- چرا به جای ابراز شرمندگی و قدردانی از جمهوری اسلامی ایران که علی رغم خیانت شاه در جداسازی بحرین از ایران، با نجابت و سعه صدر «استقلال بحرین» را به رسمیت شناخته است، زبان به فحاشی دراز میکنند؟! و...
2- باید از حاکمان 6 کشور یاد شده پرسید مگر مقامات رسمی شما هر از چندگاه علیه حاکمیت قطعی ایران بر بخشهایی از سرزمین تعریف شده و شناخته شده ایران زمین، موضع نمیگیرند؟ و مگر ادعای واهی حاکمیت امارات- بخوانید مجموعه ای از چند تجارتخانه- بر جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس را نشخوار نمیکنند؟ و حتی گستاخی را به جایی رسانده اند که یک روزنامه چاپ عربستان- که خاندان سعودی برخلاف تمامی موازین دیپلماتیک و حقوق بین الملل اصرار دارند این سرزمین را به نام خانواده آل سعود، عربستان سعودی بنامند- ادعای واهی و مضحکی را درباره اهواز مطرح نکرده بود؟ بنابراین چه شده است که ادعاهای پوچ و غیرمستند مقامات رسمی خود علیه ایران را مجاز میدانید ولی در مقابل نظر مستند و غیرقابل تردید کیهان به عنوان یک روزنامه که ربطی به مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران ندارد، برمی آشوبید و- به زعم خود- زمین و زمان را به هم میدوزید؟! آیا ادعای پوچ و اسرائیل پسند مقامات رسمی دولتهای 6گانه شورای همکاری خلیج فارس علیه تمامیت ارضی ایران جرم نیست؟ و دیدگاه مستند یک روزنامه درباره حاکمیت قبلی و تاریخی ایران بر شبه جزیره بحرین، ذنب لایغفر است؟! عجیب است که از یکسو ادعای حفظ روابط حسنه و دوستانه شما با کشورهای منطقه گوش فلک را کر میکند و از سوی دیگر هر از چندگاه به طور رسمی! و از سوی مقامات حکومتی خود، ادعاهای پوچ و مسخره علیه تمامیت ارضی ایران بر زبان و قلم میآورید؟ ظاهراً فراموش کرده اید که سابقه هیچکدام از 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به 100سال نمیرسد.
3- نه فقط برای ما که برای تمامی صاحبنظران علت کم توجهی ایران به ادعاهای پوچ سران شورای همکاری خلیج فارس و نیز، علت برآشفتگی آنان از بیان واقعیتهای تاریخی منطقه روشن است. ادعاهای شما نظیر حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی به اندازه ای پوچ، بی اساس و خنده دار است که با ارائه چند سند رسمی و قطعی، دود شده و به هوا میرود و آنچه باقی ماند، شرمندگی شما و قدرتهای استکباری است که به نمایندگی از آنها سخن میگوئید، اما در سوی دیگر ماجرا دیدگاه ما درباره حاکمیت ایران با اسناد غیرقابل انکار همراه است و دقیقاً به همین علت است که شما برای فرار از واقعیات به جار و جنجال و بعضاً فحاشی روی میآورید. آیا غیر از این است؟
4- سؤال از سران 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس این است که چرا هربار دور هم جمع میشوید و قطعنامه و بیانیه ای صادر میکنید، یکی از بندهای آن تأکید بر حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه است؟ اگر تاریخ و اسناد رسمی و بین المللی مورد نظر شماست که تمامی این اسناد از حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و بحرین حکایت میکند. بنابراین چنانچه از مراجعه به اسناد وحشت دارید- که دارید- چرا خود این پرونده را میگشائید؟
5- با توجه به نکته فوق بسیار بدیهی است که در دورترین افقهای ذهن خود نیز تصور خروج جزایر سه گانه از حاکمیت ایران را ندارید، بنابراین چرا هر از چند گاه این ترجیع بند مسخره را تکرار میکنید؟ پاسخ این سؤال برای تمامی ملتهای مسلمان از جمله ملتهای تحت حاکمیت 6 کشور یاد شده روشن است. شما- با کمال تأسف- در این ادعای مضحک زبان آمریکا و متحدانش را در کام دارید و در بحبوحه مقابله جانانه ایران اسلامی با آمریکا و اسرائیل میکوشید جبهه دیگری علیه ایران اسلامی باز کنید. راستی! شما دغدغه جنایات آمریکا و اسرائیل علیه ملتهای مسلمان را ندارید؟ شما از قتل عام مردم مظلوم فلسطین، به خون غلتیدن مرد و زن و کودک عراقی، کشتار مسلمانان پاکباخته لبنان و... نگران نیستید؟! اگر پاسخ مثبت است چرا نه فقط دست به کمترین اقدامی علیه آنان نمیزنید، بلکه علیه ایران اسلامی که با تمام توان در مقابل دشمنان اسلام ایستاده است موضع میگیرید؟ مگر همین اجلاس دو هفته قبل ریاض با حمله اسرائیل به نوار غزه و قتل عام مردم مظلوم فلسطین همراه نبود؟ چرا این فاجعه در بیانیه پایانی اجلاس شما جایی نداشت؟! باور نکنید که ملتهای مسلمان بهانههای مضحک شما را باور میکنند.
6- مقامات و مطبوعات وابسته به حاکمیت 6 کشور یاد شده روزنامه کیهان را به اخلال در روابط دوستانه کشورهای منطقه و آسیب رساندن به وحدت مسلمین متهم میکنند! و این طرفه حدیثی است تعجب آور و باید پرسید، شما که میکوشید در جبهه واحد جهان اسلام علیه آمریکا و اسرائیل شکاف ایجاد کنید وحدت شکن هستید یا کیهان؟!
چگونه است که یادداشت مستند کیهان درباره حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و بحرین را تفرقه افکنی مینامید اما، ادعای پوچ و بی اساس خود درباره حاکمیت امارات براین سه جزیره را نادیده میگیرید؟! اگر یادداشت کیهان که بر اسناد غیرقابل انکار تکیه دارد، وحدت شکن باشد، ادعای پوچ شما که صرفاً برخاسته از تحریکات آمریکا و اسرائیل است وحدت سوز خواهد بود. شما که تحمل شنیدن واقعیات را ندارید چرا بر توهمات دامن میزنید؟!
7- مقامات کشورهای یاد شده و برخی از رسانههای وابسته به آنها کوشیدند یادداشت کیهان را به دیدگاه و مواضع رسمی مقامات بلندپایه کشورمان نسبت دهند و حال آن که کیهان در برخی از موارد دیدگاهی متفاوت با مواضع رسمی دولت دارد و این نشانه آزادی بیان و عقیده در ایران اسلامی است. به عنوان مثال در ماجرای چالش هسته ای کشورمان، روزنامه کیهان از آغاز معتقد به خروج ایران از معاهده NPT بود و برای اثبات نظر خود دلایلی نیز ارائه میکرد ولی مسئولان عالی رتبه نظام در هر دو دولت قبلی و کنونی با سعه صدر این ابراز عقیده را تحمل میکردند و در همان حال نظر خاص خود را دنبال میکردند و این به وضوح نشان میدهد که دیدگاه و نظر یک روزنامه- از جمله کیهان- الزاماً ترجمان دیدگاه مسئولان نظام نیست. اگر چه کیهان نیز مانند همه آحاد ملت، ضمن آن که نظر خود را بیان میکند در نهایت تابع نظر نظام است. در ماجرای اخیر هم وزیر امور خارجه کشورمان در بحرین نظری متفاوت با یادداشت کیهان را ارائه کرد.
انتساب نظر کیهان به مسئولان عالی رتبه نظام دلیل دیگری نیز دارد و آن فقدان آزادی بیان در کشورهای مورد اشاره است و برای آنان قابل تصور نیست که یک روزنامه در ایران میتواند نظری متفاوت با نظر دولت داشته باشد.
8- و بالاخره، این نکته نیز گفتنی است که جمهوری اسلامی ایران با ایستادگی و مقاومت 28 ساله خود در برابر زورگویی و باج خواهی آمریکا و اسرائیل به عنوان خط مقدم و خاکریز اصلی جهان اسلام تلقی میشود و این واقعیت را تمامی ملتهای مسلمان که انقلاب اسلامی را محدود به ایران نمیدانند باور دارند، چرا که اسلام، برخلاف نظر برخی از سران کشورهای 6گانه شورای همکاری خلیج فارس، فراتر از عرب و عجم و فارس و ترک و کرد و اندونزیایی و... است و...
راستی مگر سران کشورهای مورد اشاره فراموش کرده اند که سرزمین مورد ادعای صهیونیستها از «نیل تا فرات» است و برخی از کشورهای یاد شده نیز در این محدوده قرار دارند؟! آیا مقاومت ایران اسلامی و بیداری برخاسته از آن در جهان اسلام، اسرائیل را به ذلت و زبونی امروز نینداخته است و رژیمی را که داعیه از نیل تا فرات داشت مجبور نکرده است برای حفظ صهیونیستها به دور خود دیوار بکشد؟ آیا جرج بوش بعد از واقعه 11 سپتامبر سخن از تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به میان نیاورد و برخی از همین کشورهای عربی دچار اضطراب نشدند؟
اگر ایستادگی ایران اسلامی نبود... انصاف داشته باشید.