محسن رضایی گفت: ما در فارسی میگوییم وقتی کودکی در تاریکی راه میرود؛ آواز میخواند یا صدای بلند در میآورد، چون از تاریکی میترسد؛ آمریکاییها از مذاکره با ایران میترسند و به همین دلیل است که سر و صدای زیادی به راه میاندازند.
به گزارش ایسنا، مایکل هرش، گزارشگر آمریکایی نوشت: وقتی شنیدم محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت ایران موافقت دارد با من ملاقات کند، شگفت زده شدم. نیت رضایی روشن بود؛ مهم نبود چه سوالی را بپرسم؛ او تقریبا طوری پاسخ را هدایت میکرد که بحث به یافتن راهی برای خروج از بنبست واشنگتن و تهران میگشت.
رضایی گفت که بوش «جنگ سرد با ایران را آغاز کرده است و اگر این امر کنترل نشود میتواند به جنگ گرم تبدیل شود».
رضایی عنوان کرد که ایران به دنبال راهی مسالمت آمیز برای پیگیری برنامهی غنیسازی اورانیوم است.
این خبرنگار آمریکایی مدعی شد: او (رضایی) صریحتر از هر مقام عالیرتبهی ایرانی که من با او صحبت کردم پیشنهاد «تایم اوت» محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اقدامی شجاعانه توصیف کرد.
رضایی با بیان اینکه این نوع ایدهها جالب است گفت: معنای آن این است که ایران در سطح (غنیسازی) که به آن دست یافته، بدون پیشرفت بیشتر باقی بماند؛ به همین منوال شورای امنیت نیز قطعنامهی دیگر علیه ایران صادر نکند. البته ایران این راه حل را هنوز نپذیرفته است.
وی افزود: مسالهی هستهیی ایران باید از طریق جدیدی حل شود. من با البرادعی موافقم که نمیتوان فنآوری هستهیی را بمباران کرد.
این گزارش حاکی است، رضایی هم چنین عنوان کرد که گفتوگوهایی که اخیرا در بغداد میان رایان کروکر، سفیر آمریکا در عراق و حسن کاظمی قمی، همتای ایرانیاش آغاز شد از شدت تهدیدی که ایران احساس میکرد، کاست.
واشنگتن پست افزود، رضایی که خشنود به نظر میرسید معتقد بود این گفتوگوها به اذعان به تاخیر افتادهی بوش به آن منجر شد که باید با این رژیم معامله کند.
به گزارش ایسنا، این گزارشگر آمریکایی افزود: وقتی از او پرسیدم در صورت حملهی آمریکا چه چیزی ممکن است رخ دهد؟ با افتخار گفت: ایران به زانو در نمیآید و بازنده، آمریکا خواهد بود.
در ادامهی این مطلب با بیان این که ایران مشتاق است به درخواستهای البرادعی برای شفافیت بیشتر در خصوص تاریخ برنامهاش پاسخ دهد آمده است: آنچه روشن نیست این است که آیا دولت بوش تایم اوت را که خواست تعلیق کامل فعالیتهای هستهیی ایران است خواهد پذیرفت یا خیر. به رغم امیدواری رضایی مشخص نیست که بوش از تغییر رژیم در ایران دست کشیده باشد.
این گزارشگر آمریکایی نوشت: در سفر ده روزهام به ایران در اواخر ژوئن که بیشتر اوقاتم در تهران صرف شد، متقاعد شدم که هر گونه امید به این که ایران (از تعلیق) دست برخواهد داشت کاملا تصور غلطی است؛ بله این رژیم تحت فشار است، اما به افتادن در مخصمهی اقتصادی نزدیک نیست. به رغم اقدام اخیر در سهمیهی بندی بنزین که اعتراضاتی شدید به همراه داشت، مغازهها پر از کالاست و خیابانها مملو از خریداران فروشگاههای گل و کالاهای تشریفاتی است که نشان میدهد مردم این کشور که اقتصاد غنی از نفت دارد هنوز درآمد کافی دارند. تحریمهای سازمان ملل و فشار بر بانکهای بینالمللی برای قطع تجارت با ایران دردهایی به همراه دارد اما به طور کلی اسباب دردسر هستند و این تحریمها پر از خلل است؛ شرکتهای اروپایی با همتایان ایرانیشان تجارت میکنند و ایرانیها معاملاتشان را از دلار به یورو تغییر دادهاند.
این گزارش حاکی است، تلاش 75 میلیون دلاری آمریکا برای آنچه ارتقای دموکراسی در ایران خوانده شده هم کشش زیادی نداشته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، در این گزارش آمده است، اظهارات رضایی و لاریجانی نشان میدهد که در طول 18 ماه باقی مانده از ریاست جمهوری بوش ممکن است ایران به دولت او آخرین فرصت را برای رابطهای جدید بدهد، این دولت دست کم دو بار در گذشته چنین گشایشهایی را رقم زده است. اواخر سال 2001 ایران به ثبات دولت افغانستان پس از طالبان به ریاست حامد کرزای کمک کرد و در کنفرانس سال 2002 قول کمکی به ارزش 550 میلیون دلار را داد. (حدود همان مبلغی که آمریکا وعدهاش را داد) اما یک هفته بعد بوش ایران را عضو محور شرارت خواند، این چیزی است که ایرانیها هنوز هم به تلخی از آن یاد میکنند.
سپس در بهار 2003 مقامات ایرانی به واسطهی سوییس پیشنهادی دو صفحهیی دربارهی مذاکرات جامع را به وزارت امور خارجهی آمریکا دارند که این هم نادیده گرفته شد. تیم بوش در این خطر قرار دارد که گشایش کنونی ایران را نیز کنار بزند؛ به نظر نمیرسد این دولت تشخیص داده باشد که سرکوبی دیپلماتیک این کشور از داخل کارایی ندارد و به ندرت از مقامات عالی رتبهی آمریکایی میشنویم که آمریکا و ایران منافع حساس مشابهی دارند.
کاندولیزا رایس در مصاحبه با شورای سردبیری وال استریت ژورنال در ماه ژوئن رابطهی ایران و آمریکا را در کل به تابستان خواند و اذعان کرد که نمیتواند ایران را درک کند.
وی گفت: فکر میکنیم ( این کشور) مکانی مهم است و من سیستم سیاسیاش را به خوبی نمیفهمم.
به گزارش ایسنا، هرش با بیان این که این تصور درگیری اجتناب ناپذیر منافعی بود که رضایی کوشید آن را رفع کند ادعا کرد: او اشاره کرد که کشورش تنها کشوری است که میتواند به امنیت در عراق کمک کند؛ ظهور دوبارهی طالبان در افغانستان را کند کند و نیز در خصوص حضور حزب الله لبنان کمک کند. وی گفت: اگر آمریکا رویکردی متناوب با مواجهه با ایران را دنبال کند رفتار ایران به طور بنیادی تغییر میکند.
در ادامه این گزارش با اشاره به برنامهی هستهیی به نقل از سید محمد حسین عادلی، سفیر سابق ایران در لندن آمده است: ایران تمایل دارد این فنآوری را داشته باشد و این برای بازدارندگی کافی است.
در ادامه این مطلب دربارهی آنچه دیگر منافع تداخل کننده خوانده شد آمده است: در مورد عراق منطقی به نظر میرسد.
رضایی گفت: نوری المالکی، نخست وزیر عراق از اهمیتی استراتژیک برای ما برخوردار است. ما میخواهیم دولت او بر سر قدرت بماند.
این گزارش حاکی است، واضح است که در افغانستان، لبنان و «حماسستان» جدید در غزه که در همهی این اماکن ایران نفوذ بسیاری دارد ایرانی که به ایفای نقش بزرگتری در امنیت منطقهیی ترغیب شود میتواند همکاری بیشتری کند.
براساس این گزارش، ایرانیها تشخیص میدهند که تغییر بزرگ در سیاست ممکن است در زمان بوش رخ ندهد.
رضایی گفت که دولت بوش بین دو راهی مواجهه و تعامل گیر افتاده است.
وی اظهار کرد: ما در فارسی میگوییم وقتی کودکی در تاریکی راه میرود، آواز میخواند؛ یا صدای بلند در میآورد؛ چون از تاریکی میترسد؛ آمریکاییها از مذاکره با ایران میترسند و به همین دلیل است که سر و صدای زیادی به راه میاندازند.